از بَدو تولد اسلام به این سو فرقه‌­هایی تحت عناوین اسلامی اما خوانشی متفاوت، راه خود را از مسیر اسلام و سنّت جدا نمودند. انشقاق گروەھای منحرف از دین در جوامع مدرن Culte و Sect نامیده می­‌شوند، بدین معنی پس از انحراف از دین آسمانی به پرستش انسان یا بت­ روی آورده و گامی به عقب برمیدارند. مخاطبان این نوع فرقە‌ھا در جوامع اسلامی که توسط افرادی همچون "احمد قادیانی" ایجاد می­‌شوند غالباً افرادی سودجو یا جاهل به دین خدا هستند. این گروه‌­ها برخلاف فرمودەھای خدا و پیامبر-ص تبلیغ نموده و سبب گمراهی مسلمانان می‌شوند.

در سال 1253شمسی (مصادف با 1292قمری)، احمد قادیانی در هندوستان ادعا کرد فرستاده خدا است و آمده تا دین اسلام را اصلاح نموده و منجی انسانیت باشد. قادیانی که معتقد به جهاد نبود مدعی مهدویّت بود و می‌گفت همان عیسی مسیح است که خدا وعده آنرا داده!. پیروانش پس از مرگ قادیانی به دو گروه [حرکت احمدی‌لاهور] و [جماعت مسلمانانِ احمدیه] انشعاب و بر نحوه مدیریت گروه دچار اختلاف شدند. گروە احمدیۀلاهور معتقد بود رهبرشان (احمد قادیانی) مسلمانی متفکر بیش نبود اما گروە جماعت مسلمانان احمدیّه، معتقد بودند حضرت محمد-ص آخرین فرستاده خدا نبوده و قادیانی پس از پیامبر-ص فرستادۀ بدون کتاب از سوی خدا می‌باشد. سپس مسلمانان در مقابل این تحریفات جبهه گرفتند و از این فرقه بعنوان قوم ضالّه، رافضی، جهمیّه و دشمن به دین خدا نام بردند.

پس از 102 سال و در سال 1355شمسی (مصادف با 1397قمری)، احمد مفتی­‌زاده در شهر سنندج [مکتب قرآن] را تأسیس نمود. مفتی­‌زاده نه‌­تنها معتقد به جهاد نبود بلکه منکر وجود کافر بر کره خاکی بود [نامه ش6 ص75 از کتاب نامه­‌ها]. مفتی­‌زاده [در نوار امانت]  آشکارا ادعا می­‌کند از جانب خداوند برایش الهام می­آید و از خداوند می­خواهد به­‌وی اذن دهد پس از مرگش با این دنیا در تماس باشد[1]. پس از مرگ مفتی­‌زاده، یکی از پیروانش مدعی شد در خواب کاروانی از مسلمانان دید که پس از پیامبر-ص و حضرت ابوبکر-رض، احمد مفتی‌­زاده در جلو کاروان در حرکت بودند و به همین سبب مکتب‌قرآن معتقد است مفتی‌­زاده شخص سوم در جهان اسلام است. پس از مرگ مفتی‌­زاده، پیروانش بر نحوه مدیریت و تعیین جانشین دچار اختلاف شدند و به دو گروە اقلیتِ [مکتب قرآنِ کردستان وابسته به امینی] و اکثریتِ [مکتب قرآنِ وابسته به قریشی] تقسیم گشتند. گروه وابسته به امینی معتقدند مفتی‌­زاده مسلمانی متفکر بود که در راه اسلام مبارزه می­‌کرده و همچون هر انسانی عاری از خطا نبود اما گروه وابسته به قریشی رهبرشان را تقدیس نمودە و معتقدند حضرت محمد-ص رسول کبری و احمد مفتی‌­زاده رسول صغری می‌باشد. مکتبی­‌ها (پیروان مفتی‌­زاده) هر حربه‌­ای را برای سرپوش گذاشتن اشتباهات رهبرشان بکار می‌گیرند و همزمان سعی داشته‌­اند او را همچون رهبر دینی معرفی و تحمیل نمایند تا جائیکه طی نامه­‌ای به راشدالغنّوشي [رهبر حرکة النهضة التّونسیة]، مفتی‌­زاده را بعنوان رهبر اهل سنت ایران معرفی می­‌کنند[2]. و یا با همکاری یکی از احزاب اسلامی در شهر هلبچه (در کردستان عراق) مسجدی تحت عنوان احمد‌مفتی­‌زاده بنا می‌­کنند. اعتقادات شاز و متفاوت مکتب‌قرآن سر و صدای زیادی بلند کرد و مسلمانان و علمای اهل سنت در مقابل عقاید مفتی‌­زاده جبهه­ گرفتند و در این چهارچوب اجماع علمای اهل سنت، طی فتوای شماره 4282 برخی از عقاید مفتی­‌زاده را خارج از دین اسلام و عقیده اهل سنت برای مسلمانان تبیین نمودند[3].

مفتی‌­زاده در وصیت‌­نامه خود پیروانش را به اجتناب از مذهب­‌گرایی دعوت می­‌کند در صورتیکه حاصل تشکلیل مکتب وی، تولّدِ دین و مذهبی متفاوت از اسلام بود. حاصل مذاهب اربعة اهل سنت را تفرقە می­‌دانست، به همین دلیل [در کتاب حکوت اسلامی ص7] مذاهب را جعلی، دروغین و دلیل تفرقه و آنرا بهانه­‌ای برای ایجاد تفرقه و دشمنی توسط دشمنان می­‌دانست. سپس اعلام می­‌کند: روش ایجاد شورا (-ی تأسیس شدۀ  توسط خود) می­‌تواند حرکتی انقلابی باشد که ما را از تفرّق معلول ارتجاع و تدریجاً بسوی وحدت بازگرداند و پس از مدتی نام­های خودساخته مذاهب عملاً محو می­‌شود و فقط همه مسلمان باشیم و بدین وسیله خطرناک­‌ترین حربه‌­های ایجاد جنگ و آشوب را از دست دشمنان داخلی و خارجی خواهیم گرفت!. مفتی‌­زاده در خصوص کم اهمیت­‌ترین مسائل روزمره، تا نحوه عبادت برای پیروانش آموزە‌ھا و فتاوایی دارد. وی نظر خود را بر قرآن و سنت ارجح دانسته و می‌گوید: ...ولذا ازتان تعهد می­‌گیرم که خارج از رأی پذیرفته شده این برادرتان، ملتزم به راجح مذهب شافعی باشید; [کتاب نامه‌­ها بتاریخ 1369/11/22شمسی مصادف با 1411/07/25قمری] و در فتوایی مشابه نیز، پیروانش را از استناد به قرآن و حدیث منع می­‌کند تا بجای نزدیک شدن به این دو منبع دین، از سخنان وی تبعیت کنند- چنانکه می­‌گوید: به کتاب و سنت فتوی ندهید و به روایات استناد نکنید واِلا ممکن است دچار افترا در دین و خیانت به رسول خدا-ص گردید و اگر با تقلید محض تقلید به حکمی در یکی از کتب معتبر فتوی دادید لااقل دقت کنید آن حکم با مراجع مذهب موافق باشد اگر مقدور نشد از این برادر ریش سفیدتان سوال کنید [نامه شماره6 صفحات 78و 79 از کتاب نامه‌­ها]. وی از پیروانش دعوت می­‌کند قبل از قرآن و احادیث به نظرات وی رجوع کنند و به سبب همین فتاوای رهبرشان است که مکتبی­ون تا این لحظه خود را ملزم به پیروی از قرآن، احادیث و مذاهب ندانستە و تنها طبق نظرات شخصی رهبرشان عمل می­‌نمایند. احمد مفتی­‌زاده برای پیروی از قرآن و احادیث و امامان اربعۀ اهل سنت شرط تعیین می­‌کند. غیر مستقیم از پیروانش می­‌خواهد قرآن و سنّت را کنار گذاشته و مطابق آموزه­‌های وی عمل نمایند.

پس از اعتراض علمای اهل سنت به انحراف مکتب قرآن از دین، در تاریخ 1368/07/23 شمسی مصادف با 1410/03/13 قمری، مکتب قرآن بیانیه‌­ای را در این زمینه خطاب به مسئولان مملکتی، علمای دینی، صاحب‌نظران و سایر مسلمانان اعلام و در آن آورده بودند: شاگردان مکتب‌قرآن که همان پیروان استاد بزرگوار احمد مفتی­‌زاده هستند خود را اهل قبله و مسلمان و متدیّن به کتاب و سنت و پیرو امام شافعی-س می­‌دانند. اما این ادعایی بیش نبود زیرا پیروان مفتی­‌زاده که خود را پیرو امام شافعی می‌خوانند نه آنان و نه رهبرشان برای هیچکدام از مسائل اعتقادی و تحلیلی، استنادی به اقوال امام شافعی و سایر ائمه مذاهب اهل سنت ندارند و در کلاس‌­ها و اجتماعات، امامان و مذاهب اهل سنت را مورد تمسخر و اهانت قرار می­دهند. مفتی­‌زاده می­‌گوید: مثلاً هم اکنون گروه­‌های مختلفی وجود دارند، اعم از قدیم و جدید، گروه­‌های مختلف قدیمی، یعنی آنهائیکە به اصطلاح رایج هرکدام تابع یک مذهبند مثلاً: شافعی مذهب، جعفری مذهب، حنفی مذهب و غیره. گروه­‌های تازه هم به همین ترتیب، فلان گروه یه نوع برداشت از اسلام دارد، این گروه نوع دیگری برداشت و آن گروه دیگر نوعی برداشت دیگر. صورت فعلی اسلام و تبدیل به شعبات موجود فعلی، معلول خیانت­‌هایی است که در آینده توضیح خواهم داد [نوار دوم از سری نوارهای درس دین و انسان]. بە این صورت آقای مفتی­‌زاده مذاهب امام شافعی و جعفری شیعه را در کنار هم به ثمرۀ خیانت دشمنان وصف می‌نماید.

هرچند مکتب‌قرآن خود را پیرو اهل‌ سنت می­‌خواند اما به اقامه نماز جمعه، تراویح و حضور در مساجد معتقد نیست در صورتیکه پیامبر اسلام-ص از ثواب نماز تراویح سخن فرموده [سنن ترمذي رقم1377 و سنن أبي داود رقم811 - ج1ص204 و صحیح بخاري ج1ص269]. همه مذاهب معتقد به وجود کافر هستند و امامان اربعة علی‌الخصوص امام مالک در خصوص وجود کافر فرموده‌­هایی دارند [الحلیة 6/327]. اما احمد مفتی­‌زاده [در نامه ش6 ص75 از کتاب نامه‌­ها] می­‌گوید: در این زمان روی کره خاکی زمین کافری وجود ندارد! در حالیکە پروردگار در سوره‌­های [ص87 و انعام19] می­‌فرماید قرآن برای تمام دوران است پس در تمام دوران کافر وجود دارد. پروردگار در قرآن کریم [آل عمران59، کھف37، حج5، روم2، فاطر11، غافر67]  به صراحت از کیفیت آفرینش انسان سخن فرموده و علی­‌الخصوص در آیه7 سوره سجده می­‌فرماید: همان کسی که هر چه را آفرید به نیکوترین وجه آفرید، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد. مذاهب این آیات و مستندات را بدون کم و کاست برای ما بازگو کردە‌اند اما آقای مفتی­زاده  می‌گوید: انسان از حیوانی وحشی همچون شیر، ببر و کرگدن متولد شده[4] و یا در کتاب حکومت اسلامی [ص59] می‌­گوید: کلیه نژاد انسان­ها از نر و ماده (یک نوع میمون) هستند. مفتی‌­زاده [در نامه­ شماره8 ص122 از کتاب نامه­‌ها] می‌­گوید: آن بت­‌پرستی که مخلصانه و با دلی گریان­تر از چشمان سر سجود در برابر بت خوابانده، خیلی نزدیکتر است به خدا، چه در دنیا و چه در آخرت، از آنکه با دلی ناپاک و فریبکار در مسجدالحرام و در مقام ابراهيم  و رو به قبله سر سجده برای خدا بر خاک نهاده!. اما الله می­‌فرماید: کسی که به او شرک ورزیده را بطور قطع نمی‌­بخشاید [النساء 116]. این اعتقادات و دهها اعتقاد شاز و مخالف با قرآن و احادیث و مذاهب اهل سنت مثبِت آنست ادعایی که مکتب قرآن بر سنت بودن خود دارد بجز عوام فریبی گزافه­‌گویی بیش نیست.

هر مسلمانی تابع قرآن و سنت پیامبر-ص نباشد از دین خدا خارج می­شود. " إبن صلاح شهرزوری " محدّث و آگاه به علم حدیث در کتاب مشهور [مقدمة] می­‌گوید: کلیه فرموده­‌های پروردگار و سنت پیامبر-ص در چهار مذهب اهل سنت گردآوری شده; اجباری نیست مسلمان تابع یکی از مذاهب اهل سنت باشد چون ممکن است فتوای یکی از امامان نسبت به سه امام دیگر مستدل­‌تر بوده باشد اما نمی‌­توان گفت تابع هیچکدام از مذاهب نخواهم بود و تنها تابع پیامبر-ص می‌باشم زیرا کلیه فرموده­‌های الله، روایات، اقوال و اعمال پیامبر-ص در مذاهب گردآوری گشته و همچون امانتی به ما مسلمانان منتقل گشتە و انکار مذاهب، انکار اسلام و سنت می­‌باشد.

از نظر مکتب‌قرآن لزومی نیست شخصِ مسلمان تابع مذهب باشد. پیروان آقای مفتی­‌زاده گاهاً مذاهب را به سخره گرفته و به آن اهانت می­‌کنند. اهانت به مذاهب اهل سنت و تمسخر آن، مستقیماً متوجه سنت و قرآن می­‌شود زیراکه پیام مذاهب اهل سنت انتقال پیام قرآن و سنت پیامبر-ص است. و اگر شخص مسلمان تابع هیچکدام از مذاهب نباشد بایستی تابع قرآن و پیامبر-ص باشد؛ اما نه تنها مکتب‌قرآن خود را ملزم به پیروی از مذاهب نمی­‌بیند بلکه از سنت پیامبر-ص خارج شده­‌ و تفاسیر متفاوتی از قرآن دارند. در این چهارچوب و در جهت کمرنگ نمودن نقش پیامبر اسلام-ص، احمد مفتی‌­زاده [در کتاب نامەھا] می‌­گوید: ایمان به رسالت حضرت محمد-ص از شروط رستگار شدن نیست. مکتب‌قرآن بر این عقیده است؛ تا قبل از رسالتِ رهبرشان مفتی­‌زاده، مسلمانان در جهل و گمراهی بسر برده‌­اند. با تمام وجود معتقد و حامی نظراتی از رهبرشان هستند که مخالف قرآن و سنت پیامبر-ص می­‌باشد و بر توجیه و اعمال آن افکار در جامعە پافشاری می­‌کنند.

احمد مفتی‌زاده تصور می‌­کرد از جانب خداوند بە ­وی الهام می­‌شود [نوار امانت] و پیروانش او را فرستاده خدا می­‌دانند. شخصی به نمایندگی از مکتب­‌قرآن در تماس با یک شبکە ماهواره­‌ای اظهار می­‌کند: حضرت محمد-ص رسول کبری و احمد مفتی‌­زاده رسول صغری می‌­باشند [5] که رسول خواندنِ مفتی‌­زاده از جانب پیروانش گامی است در راستای تقدیس نمودنش. در یکی از مراسمات مولودی‌خوانی که بجای پیامبر-ص، برای احمد مفتی­‌زاده برگزار کردند، مکتبی­‌ها رهبرشان را به پیامبر-ص تشبیه و مقایسه می­‌نمایبد[6]. مکتب‌قرآن از منظر خود به دین می­‌نگرد و با رد احادیث و خوانشی متفاوت از دین، قوانین دلبخواھی برای مسلمانان وضع می­‌کند و سرپیچی از قرآن و سنت و تدوین یک برنامۀ خودساخته، اشاره­ است به ابداع دین و مذهبی جدید توسط مکتب قرآن.

 

[1]                               http://www.aparat.com/v/Tjoh8
[2]                             http://rochne.blogfa.com/post/26
 [3]                      http://rochne.blogfa.com/category/13
 [5]                             http://rochne.blogfa.com/post/21
 [6]                             http://rochne.blogfa.com/post/52